۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

از مرگ انسانها حتی دشمنانمان خوشنود نیستیم



از مرگ انسانها حتی دشمنانمان خوشنود نیستیم.اغاز کننده این جنگ پژاک و خلق کُرد نیست . بلکه جمهوری اسلامییست که میخواهد با جنگ افروزی ،خود را از بحران عدم مشروعیت داخلی و بین المللی رها سازد
شیرزاد کمانگر -سخنگوی پژاک

۱۳۹۰ تیر ۲۱, سه‌شنبه

انقلاب مصر بروایت تصویر + عکس





عفو بین‌الملل: رژیم ایران می‌گوید سنگسار سکینه محمدی پابرجاست


سازمان عفو بین‌الملل خبرداده است که سفارت جمهوری اسلامی در اسپانیا با
فرستادن نامه‌ای به این نهاد مدافع حقوق بشر، تصریح کرده است که حکم
سنگسار سکینه محمدی آشتیانی و ۱۰ سال حبس او به خاطر «قتل» پابرجا است

در آوردن چشم محکومین در حکومت آخوندی + عکس

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

اعتراف فرزند آخوند جنتی :رژیم بشار اسد سقوط خواهد کرد



علی جنتی، فرزند آخوند احمد جنتی، سفیر سابق جمهوری اسلامی در کویت
گفت:امید چندانی برای بقای اسد وجود ندارد و در صورت سقوط اسد جمهوری
اسلامی قطعا متضرر میشود یعنی رژیم بعدی که روی کار خواهد آمد حتما رژیمی
غیرعلوی و معارض با جمهوری اسلامی خواهد بود. وی گفت:همین حالا هم نشانه
هایی از این آینده مبهم دیده می شود شما به تظاهرات ها اگر نگاه کنید می
بینید برخی از معترضین در شهرهای سوریه به دلیل همین حمایت رژیم ایران از
بشار اسد پرچم جمهوری اسلامی را به آتش می کشند و مردم سوریه مخالفت خود
را با جمهوری اسلامی اعلام می کنند

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

چرا سازمان مجاهدين خلق ایران؟


روزهاي اول انقلاب، هنوز 6 سالم تمام نشده بود كه دست در دست مادرو خاله ام به تظاهرات ضد شاه مي رفتم.چرا كه خارج از محتواي انقلاب كه زياد ازآن چيزي نمي فهميدم، ظاهر قضاياي پرالتهاب سال 57 براي پسر بچه اي شيطان، به اندازه كافي پرشور و جاذبه بود.
آن روزها البته با همه خوب و بدش گذشت ومن هر روز بزرگ و بزرگتر مي شدم و به مرور درمي یافتم كه بر ميهنم چه مي گذرد، چرا كه فهم شرايط موجود و آنچه که درابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... در30 سال گذشته بر ایران و ایرانی گذشته در عين پيچيدگي های فراوان، براي آنانكه منافع مشخصي از برپايي نظام ديكتاتوري آخوندي نداشتند، خيلي هم مشگل نبود.

بعد از بهمن 1357خمینی حکومتی را بنیان نهاد که در ظاهر داعیه دین مداری داشت و از روز اول بر اجرای قوانین مترقی اسلام !! تاکید ورزید و مدعی بود که دنیا و آخرت مردم ایران را آباد خواهد کرد. به طور نمونه مطلعان می دانند بعد از آنکه دولت موقت مرحوم بازرگان در اسفند 57 در حال بررسی طرحی بود که آب و برق را – حداقل برای قشر خاصی از جامعه- رایگان نماید، خمینی به صحنه آمد و اعلام کرد که :« دلخوش به این مقدار نباشید... اتوبوس را هم مجانی می کنیم ... ما نه تنها دنیای شما را مرفه می کنیم بلکه معنویات شما را بالا میبریم. این از اموری است که باید بشد (بشود)» . این درواقع از جمله وعده های متعددی بود که از زمان استقرار در فرانسه به همگان می داد و امروزه برای روشن بینان و ژرف اندیشان کاملا آشکار شده است که اینگونه وعده ها جز برای فریب مردم و سوار شدن بر موج انقلاب ضدپادشاهی نبود.
طي 32 سال گذشته من نيز بعنوان جواني از نسل انقلاب, مثل تمامی هم نسلهايم بعد از سرنگونی نظام شاهنشاهی، به وضوح شاهد ایرانی به شدت منزوی، محروم از انواع آزادیها و دارای حکومتی بنیادگرا و فاشیست بودم.
نظام فاشيستي كه به راستي با نظام حاكم بركليساي قرون و سطي و در قرن معاصرتنها با شوروی استالینی قابل مقايسه است. بر همین اساس، امروزه بسیاری از روشنفکران و حتی مردم عادی ایران معتقدند که نمی توان حکومت را بر اساس یک ایدئولوژی بنا نهاد و باید دین و سیاست به طور کامل از یکدیگر جدا باشند، چون نتیجه ادغام این دو را در ایران کنونی شاهدیم که چه فجایعی به بار آورده است و عمق فساد اخلاقی و اداری، جنایتهای متعدد اعم از تجاوز و اعدام و شکنجه به نام دین، ورشکستگی طرحهای مختلف اقتصاد دینی! و ... نشان داده است که سیاست دینی و دین حکومتی چه معجونهای اسفباری هستند.

در اینجاست که یک سوال اساسی طرح میشود که « اگر به این نقطه برسیم که سیاست و دین از یکدیگر جدا هستند و شکل حکومت در ایران پسا آخوندی باید دموکراتیک و سکولار باشد، چرا سازمان مجاهدین خلق که قویترین مخالف دولت ایران است و تجربه بیش از 45 سال مبارزه مستمر برای آزادی را در پيشينه خود دارد، سازمانی با اعضای کاملا مذهبی است و تمام مبارزات خود برای برقراری آزادی و دموکراسی را متاسی ازاسلام و بويژه امام سوم شیعیان می داند و همیشه به سیره علوی و نبوی استناد می کند؟»
البته نگارنده درهمين مدت كوتاه خروج ازایران و استقرار در اروپا, از سوي برخي افراد در داخل و خارج با این سئوال مواجه بوده ام , «چرا مجاهدين خلق از حمایت همه گونه اندیشه ای حتی لائیک برخوردارند؟!»
قبل از آنکه به پاسخ بپردازم، ذکر دو نکته را لازم می دانم:
اول اینکه خواننده محترم توجه فرماید که سوال اصلی این مقاله، با این جمله شرطی شروع شد: « اگر بپذیریم دین و سیاست از یکدیگر جدا هستند » و با فرض آنکه این شرط در ذهن پذیرفته شده باشد، ادامه این متن می تواند سودمند باشد. زیرا امروزه در جامعه ایرانیان – داخل و خارج کشور- افرادی وجود دارند که مي گويند: مخالف حکومت آخوندی اند اما معتقدند که چون جامعه ایران، جامعه ای مذهبی ( اسلامی ) است باید حکومت دینی مبتنی بر اساس قرائت مردمسالارانه از اسلام روی کار بیاید, يعني بازهم جمهوري اسلامي اما بدون خامنه اي يا احمدي نژاد امروز!! و شاخص این جریان فکری – و نه همه آن - شاید جنبش سبز باشد که ترویج این عقیده را هم در گفته های رهبران و هم در طیفهای مختلف آن اعم از دانشجویی، روزنامه نگاران ، فعالان سیاسی و ... می بینیم. اینکه چرا این خط فکری باطل است و به هیچ عنوان نمی توان حکومتی مبتنی بر هرگونه ایدئولوژی بر مردم تحمیل کرد، هدف اين يادداشت نيست و باید در مقاله ای جداگانه به آن پرداخت.
واما نكته دوم آنکه در این شکی نيست که سازمان مجاهدین خلق ایران از بدو تاسیس خود تاکنون فقط اعضای کاملا معتقد به اسلام را پذیرفته و در هیچ زمانی حتی برای لحظه ای عضو غیر مسلمان نداشته است. اینکه در مقاطعی به آنان برچسبهای « مارکسیست اسلامي » ، « اسلام التقاطی » و «منافق »و... زده شد، اموری کاملا بی اساس است و توسط نظامهای شاه و خميني وبه طور خاص شخص خمینی و اعوان و انصار فاشیستش صورت گرفت.
اما برای هر كس كه به دنبال واقعیت محض است، نیازی نیست که وارد این بحثهای انحرافی شد چرا که اگر حداقل اطلاعاتی درباره این سازمان و اعضایش وجود داشته باشد به وضوح روشن است سازمانی که خود را برانداز سیستم خمینی می داند و به این امر اهتمام و افتخار می کند، سازمانی کاملا اسلامی و مبتنی بر درک غیر آخوندی از اسلام است.

اما پاسخی برای پرسش اصلی : چرا حمایت از مجاهدین خلق ضروری است؟
پس از 32 سال حاكميت ملايان و مبارزه سازمان مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت ايران با این سیستم بنیادگرا اكنون بر روشن بینان عرصه سیاست واضح است كه تنها آلترناتیو مستحکم و با انسجام برای حکومت ایران همان نظامي است كه «شورای ملی مقاومت ایران » از همان ابتداي تاسيس خود به رساترين صدا و با پر هزينه ترين بهاء آنرا فریاد زده و بازهم مي زند. يعني در ابتدا نظام آخوندي در تماميتش باید سرنگون شوند وپس از آن 6 ماه فرصت خواهد بود که انتخاباتی آزاد در ایران تحت نظارت سازمان ملل متحد برگزار شود و نظامي دموكراتيك با داشتن کارگزارانی دموکرات توسط مردم ايران برگزیده شود.
شورای ملی مقاومت ایران توسط آقای مسعود رجوی و در سال 1360 بنیان گذاشته شد و مسلم بوده و هست که سازمان مجاهدین بخش عمده این شورا هستند اما بسیار مهم است که بدانیم این شورا سيماي سياسي مقاومت عادلانه مردم ايران عليه ديكتاتوري ضدبشري خميني را نمايندگي مي‌كند و ائتلاف سياسي فراگيري از سازمانها و شخصيتهاي مترقي، انقلابي و مردمي است که فعلا در تبعید – خارج از کشور – به سر می برد.
همین جا نکته کلیدی روشن می شود. نیازی نیست حتما علم غیب داشت تا اینرا فهمید که بسیاری از مبارزان و مخالفان علیه حکومت بنیادگرای ایران، افرادی غیر مسلمان و حتی غیر مذهبی هستند که یا درون شورا عضویت دارندو یا از برنامه های شورا حمایت می کنند. اینان به اهداف شورا ایمان دارندو برای محقق شدن آن تلاش می نمایند. سازمان مجاهدین با هر گونه عقیده و تفکر در چارچوب این شورا به فعالیت سیاسی می پردازد و خود را به مصوبات و اساسنامه شورا مقید می داند. اولین بند اساسنامه شورا حاکی از آن است که دین و سیاست از یکدیگر جدا هستند و در ایران فردا هر کسی با هر عقیده و مسلکی می تواند به فعالیت سیاسی در چارچوب قانون بپردازد و نباید هیچ گونه تبعیض و محدودیتی مانع از فعالیتهای فرد در چارچوب قانون شود.
از اینرو باید به نتیجه رسید که سازمان مجاهدین خواهان اين نیست که در آینده ایران زمام امور را به دست بگيرد, بلکه آنان طبق روال تعیین شده در اساسنامه شورا می توانند فردی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نمایند و یا در انتخابات مجلس فردا شرکت فعال و گسترده کنند ولی باید به نتیجه آن چشم بدوزند – هرچند كه ممكن است هرگز این کار راهم نکنند کما اینکه آقاي مسعود رجوی بارها گفته که در فردای آزادی ایران در خاوران و بر مزار اعضای ازدست رفته سازمان مقرسياسي خود را براي فعاليت مسالمت آميز سياسي به منظور حفاظت از دموكراسي كه براي آن جنگيده اند، بنا خواهد کرد– پس در آینده ایران هرفرد ياگروهي حتي به عنوان سرسخت ترین و منسجم ترین اپوزیسیون دولت فاشیست آخوندی اگر برای خود سهمی بخواهد (که هیچگاه چنین نیست) فضای حكومت دموکراتیک آینده در ایران نخواهد گذاشت سر سوزنی از اعتقادات و عملکردهای خود در هیچ زمینه ای اعم از مذهب، سیاست، اقتصاد و ... را بر مردم تحمیل کند چون در ایران فردا این قانون است که حکم خواهد کرد و مسلم است گروهی که برای رسیدن به آزادی و برقراری دموکراسی و حکومت قانون بیش از 45 سال است خون داده و شکنجه شده و انواع تهمتها و سختی ها را تحمل کرده، خود نمی تواند ناقض اصولی باشد که برایشان جنگیده است.
از این روست که به آن دسته از عزیزانی که خود را لائیک و یا سکولار می دانند و یا آنانکه درباره حد دین در قدرت به پلورالیزم معتقدند اطمینان میدهم که تلاش برای آزادی ایران فقط در چارچوب شورای ملی مقاومت و تحت رهبری مسعودرجوي و با برنامه های خانم مریم رجوی منجر به نتیجه خواهد شد و آن چنانکه طی این 32 سال سیاه دیده ایم، هر گونه اصلاح، سازش و مماشات با رژیم چه از سوی عناصرداخل و چه خارج از کشور، فایده ای جز طولانی تر کردن عمر اين رژيم ندارد و تنها یک جریان برانداز مسنجم و با برنامه مشخص میتواند دوای درد مردم ايران و نسل جوان آن باشد , به همین دلیل حمایت از سازمان مجاهدین خلق و شوراي ملي مقاومت,نه تنها براي من, بلكه برای همه آزاد اندیشان و دموکراسی خواهان ایرانی شرط عقل است و اصلا به زمینه مذهبی و اعتقادی فرد بستگی ندارد.
سامان جعفری – پاریس - اول ماه می 2011 برابر با 11 اردیبهشت 1390

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۳, سه‌شنبه

اعتراض خانواده زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین


گزارشها از تهران حاکی است، روز گذشته 12اردیبهشت خانواده‌های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کردند. تجمع‌کنندگان خواستار ملاقات با عزیزان در بند خود و هم‌چنین روشن شدن وضعیت آنان شدند.

Assembly of Independent Iraqi Jurists, including 12,000 lawyers and jurists: Necessity of urgent visit of Camp Ashraf by Ad Melkert, head of UNAMI


- The Assembly of Independent Iraqi Jurists, including its entire membership that exceeds 12,000 lawyers and jurists for defending human rights, calls on the UN Secretary General and the Security Council to direct Mr. Ad Melkert, head of the United Nations Assistance Mission in Iraq (UNAMI) to visit Camp Ashraf immediately in order to gain first hand knowledge of the situation there and to take the necessary steps for preventing another massacre.



We also call for an independent and transparent international investigation to refer the perpetrators of this crime to international courts.

Egypt says no to “Khomeini” rule


Egypt will not be ruled by another Khomeini, the country's military said on Monday, in reference to the founder of the Iranian theocracy.

"Egypt will not be governed by another Khomeini," the Supreme Council of the Armed Forces said after a three-hour meeting with newspaper editors-in-chief and MENA, AFP reported on Monday.



"The Supreme Council of the Armed Forces will not allow extremist factions to control Egypt," Deputy Defence Minister Mohammed Mokhtar al-Mella told the journalists on Monday.

According to AFP, the military rulers made the comment amid concerns over the increased visibility of the Muslim Brotherhood. The news agency added that the Brotherhood says it is not in favour of a religious state.

Iranian regime will be America’s next target after Bin Laden


IRGC says Iranian regime will be America’s next target after Bin Laden
Tuesday, 03 May 2011 08:54
NCRI – A source affiliated with the Iranian regime’s Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) has said that following the death of Osama Bin Laden, the next target of the United States will be the clerical regime in Iran.

The IRGC-affiliated Fars news agency published an analysis yesterday after the death of Bin Laden, saying, “Beyond the media hype and street celebrations, there is another question preoccupying informed and independent watchers, which is: what will happen next?”



“Who will be America’s next choice? There are many alternatives to choose aside from al-Qaeda and extremist Islamophobia. Among them China is a good example. … But China is a large economic partner of the US.”

It added, “The Iranian establishment may be a more appropriate choice; a country that has been the biggest enemy of the US over the past thirty years, and by achieving nuclear capability it is on the path to becoming a regional superpower.”

The article added, “Focusing on the Iran issue has many advantages for the US. … It can be the religious enemy for other Islamic countries. And the US has the ability to use the capabilities of these countries to confront the Iranian establishment.”

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

در روز اتحاد امواج کارگر، جاریست در سراسر ایران.

در روز اتحاد امواج کارگر، جاریست در سراسر ایران.

آنک! افواج زخمی بیکاران آنک! گرسنگان وطن

آنک زنان! آنک! تمام ستمدیدگان ز شیخ

شیخ زبون، ربوده نان ز سفره مردم در کنج لانه خود، در محاصره ست

شیخ زبون، ربوده نان ز سفره مردم در کنج لانه خود، در محاصره ست

این، روز خشم کارگران است

در روز اتحاد امواج کارگر، جاریست در سراسر ایران.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

مجاهدین خلق سازمان ملل ‌متحد را به دیدار از قرارگاه اشرف و صدور قطعنامه‌ای برای حفاظت از آن فراخواندند



آکا نیوز کردستان ۷ اردیبهشت، سازمان مجاهدین خلق ایران روز چهارشنبه دبیرکل سازمان ملل‌متحد و شورای امنیت را به دیدار از اشرف و صدور یک قطعنامه بین‌المللی برای حفاظت از ساکنان این اردوگاه فراخواند. در بیانیه که خبرگزاری آکانیوز نسخه ای از آن را امروز دریافت کرده است به‌نقل از مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران آمده است “ ما دبیرکل سازمان ملل‌متحد و شورای امنیت را فرامی خوانیم تا به اد میلکرت رئیس هیأت سازمان ملل‌متحد در عراق دستور بدهند که فوراً از قرارگاه اشرف دیدار نماید.
در این بیانیه آمده است “ دیدار میلکرت از اردوگاه اشرف و تهیه گزارشی در رابطه با نتایج این دیدار و ارسال آن برای دبیرکل سازمان ملل‌متحد و شورای امنیت امری ضروری برای اتخاذ اقداماتی است که حل این بحران را تضمین می‌کند ”
بیانیه اشاره می‌کند دولت عراق از ۱۹روز پیش هم‌چنان به مقبره “ مروارید ”در اردوگاه اشرف را اشغال کرده است و مانع می‌شود که ساکنان قرارگاه کشته‌هایی که در حمام خون روز ۸آوریل به قتل رسیدند را دفن نمایند.

استقبال پرشور مجاهدان اشرف از پیکر قهرمان خلق، مجاهد شهید بهمن عتیقی



استقبال پرشور مجاهدان اشرف از پیکر جاودانه فروغ اشرف مجاهد شهید بهمن عتیقی

پیکر قهرمان خلق، مجاهد شهید بهمن عتیقی درمیان استقبال پرشور همزمان مجاهدش به اشرف بازگشت.

فرزند دلیر مردم ایران، بهمن عتیقی که از ۱۵سال پیش به مجاهدین در اشرف پیوسته بود، در حمله جنایتکارانه نیروهای مالکی به اشرف در ۱۹فروردین۱۳۹۰ از ناحیه کمر و ستون فقرات هدف گلوله قرار گرفت و به‌خاطر محرومیت از رسیدگیهای پزشکی ظهر شنبه ۳اردیبهشت، در بیمارستان بعقوبه به‌شهادت رسید.

مجاهدان اشرف از بازگشت پیکر به خون تپیده‌اش به اشرف، در منتهای برانگیختگی و با عهد وپیمان برای جنگ صد برابر برای آزادی خلق ومیهن از چنگال فاشیسم مذهبی، استقبال کردند.

ادامه سیاست ضدانسانی دولت عراق برای زجرکش کردن مجروحان و فراخوان برای نجات جان مجروحان




یکی از مجروحان اشرف که در وضعیت خطرناک به‌سر می‌برد

نخست‌وزیری عراق در آخرین ساعتها انتقال شماری از مجروحان وخیم به اربیل را متوقف کرد

مالکی و نیروهای تحت‌امر او هم‌چنان به سیاست ضدانسانی زجرکش کردن مجروحان حمله ۱۹فروردین ادامه می‌دهند. روز گذشته درحالی‌که در اثر فعالیتهای گسترده بین‌المللی، مقدمات انتقال ۱۱تن از مجروحان خطرناک به بیمارستان اربیل فراهم شده بود، کمیته سرکوب اشرف در نخست‌وزیری عراق که 2تن از مسئولان آن تحت تعقیب دادگاه اسپانیا قرار دارند، با انتقال این مجروحان مخالفت کرده و گفته‌اند مجروحان باید در «بیمارستان عراق جدید» در اشرف که در حقیقت چیزی جز یک شکنجه‌گاه نیست، معالجه شوند. آن‌چه که بر آن نام بیمارستان عراق جدید گذاشته‌اند، با یک سیاست دیکته شده از سوی رژیم ایران تا‌کنون باعث فوت شماری از بیماران مجاهد و به‌شهادت رسیدن شماری از مجروحان حمله ۱۹فروردین و وخیم شدن بیماریها یا جراحتهای بسیاری از افراد شده است. به همین خاطر این شکنجه‌گاه توسط عموم ساکنان اشرف تحریم شده است و جز در شرایط اضطراری و موارد خطرناک مانند کسانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند یا زرهپوشها از روی آنها رد شده یا در کما به‌سر می‌برند و دوستانشان آنها را به این محل می‌برند، هیچ‌یک از ساکنان حاضر نیست به این بیمارستان برود.
رضا هفت‌برادران، یکی از مجاهدان اشرف و پدر صبا، دختر ۲۹ساله‌یی که در قتل‌عام ۱۹فروردین در اثر اصابت گلوله مجروح شد و به‌خاطر کارشکنی نیروهای عراقی پس از ۲۴ساعت به‌شهادت رسید، در نامه‌یی به مراجع بین‌المللی نوشت: «از وقتی که صبا قسمت بالای پایش مورد اصابت قرار گرفت و شاهرگ و استخوان اصلیش شکست، من متوجه شدم که آنها یک تونل جهنمی درست کرده‌اند تا هر کس را که در صحنه نتوانسته‌اند به قتل برسانند در این تونل تحت نام درمان زجرکش و تمام‌کش کنند. از بیمارستان موسوم به عراق جدید در اشرف تا جاده اصلی که به بعقوبه می‌رود، حدود 2کیلومتر راه است، در این مسیر در 7نقطه ما را متوقف کردند. در آخرین نقطه به سرگرد عراقی که ستون را بی‌دلیل متوقف کرده بود و می‌خواست نفرات همراه بیماران را به اشرف برگرداند، تذکر دادم وضع صبا وخیم است و باید فوری اجازه حرکت دهید. زیر لب به نفر کنار دستیش گفت: ”چه خوب ما هم می‌خواهیم اینها بمیرند“. بعد از 2ساعت به جاده اصلی رسیدیم. این اولین منزل وقت‌کشی بود، بعد ما را به بیمارستان بعقوبه بردند در حالی که رئیس بیمارستان عراق جدید می‌دانست که عمل مورد احتیاج صبا فقط در بغداد میسر است. اعزام به بعقوبه بخش دیگری از سناریو اتلاف وقت بود... در بعقوبه وقتی پزشکان گفتند صبا باید فوری به بغداد اعزام شود، یک افسر عراقی که به او رائد یاسر می‌گفتند، نزد من آمد و گفت: ” برای نجات جان صبا از مجاهدین جدا شو. همین الآن بهترین امکانات را برای درمانش فراهم می‌کنم. و بعد تو و او را به بهترین کشورها مثل فرانسه یا هر جا که تو بخواهی می‌فرستم... “. بعد از نزدیک ۱۴ساعت خونریزی داخلی در ساعت ۲۱شب او را به اتاق عمل در بغداد رساندند و در شرایطی که من اجازه تحرک نداشتم از من می‌خواستند که خون برایش تهیه کنم. نتیجه‌این تونل شکنجه چیزی جز شهادت صبا نبود».
مقاومت ایران بار دیگر برای نجات جان مجروحان و جلوگیری از از دست رفتن جانهای بیشتر فراخوان می‌دهد و بار دیگر 3راه‌حلی را که در اطلاعیه شماره ۷۶ دوم اردیبهشت خاطرنشان کرده بود، یادآوری می‌کند:
- انتقال فوری مجروحان به بیمارستان نیروهای آمریکایی نزدیکی اشرف
- انتقال به بیمارستان شهر اربیل یا به یک کشور اروپایی
- دسترسی آزادانه مجروحان به خدمات پزشکی در بیمارستانهای عمومی یا کلینیکهای خصوصی در عراق
واضح است که هزینه‌های هر کدام از این 3راه‌حل به عهده مقاومت ایران خواهد بود.

شورای ملی مقاومت ایران
7اردیبهشت ۱۳۹۰ (۲۷آوریل ۲۰۱۱)

استراون استیونسون در رأس هیأت پارلمان اروپا، با مقامات عراقی جنایت نیروهای مالکی در اشرف را مورد بررسی قرار داد




استراون استیونسون، نماینده پارلمان اروپا و رئیس گروه پارلمانی دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا

روز گذشته، یک هیأت پارلمان اروپا به‌ریاست استراون استیونسون، رئیس کمیته رابطه با عراق در پارلمان اروپا، در جریان دیدار از بغداد با صالح المطلک معاون نخست‌وزیر، اسامه النجیفی رئیس پارلمان، طالبانی رئیس‌جمهور و هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق ملاقات کرد و موضوع اشرف و جنایت اخیر نیروهای نوری مالکی علیه ساکنان اشرف را مورد بحث و بررسی قرار داد و خواستار توقف کشتار و تضمین حقوق و حفاظت کامل ساکنان اشرف شد.

استراون استیونسون رئیس هیأت نمایندگی پارلمان اروپا تأکید کرد: اگر تلاش می‌شود که به وجود قرارگاه اشرف و ۳۵۰۰نفر از ساکنان آن با به قتل رساندن آنها یا اخراجشان به ایران پایان داده شود، این غیرقابل‌قبول می‌باشد. ما نیاز داریم که بنشینیم و راه‌حل قابل قبولی پیدا کنیم و این گفتگوهایی است که داریم وارد آن می‌شویم.

صالح المطلک معاون نخست وزیر:
یک تفاهم از سوی آنها و ما وجود داشت و آن هم این‌که این موضوع باید به شیوه‌ای انسانی و به شیوه‌ای که حقوق همه را رعایت نماید و حافظ حاکمیت عراق باشد و همزمان نیز افراد موجود در قرارگاه اشرف در معرض هیچ خشونتی قرار نگیرند، حل شود. از جامعه جهانی این خواسته می‌شود تا با ما برای یافتن یک راه‌حل انسانی برای برادران در قرارگاه اشرف همکاری کند.

تلویزیون بابلیه نیز گزارش داد: صالح المطلک معاون نخست‌وزیر عراق نیز طی اظهارات مطبوعاتی در پایان دیدار با هیأت پارلمان اروپا گفت: ما به‌کارگیری خشونت علیه هیچ‌کسی در عراق از طرف حکومت را نمی‌پذیریم به‌ویژه آن‌که افرادی غیرمسلح باشند که به طریق اولی به‌کارگیری خشونت علیه آنها غیرقابل‌قبول است.

صالح المطلک:
راجع به موضوع کمپ اشرف در عراق بحث شد. در این زمینه از طرف ما و از طرف آنها در مورد راه‌حل انسانی و به شیوه‌ای که حقوق جمیع افراد رعایت شود درک و فهم مشترک وجود داشت به این ترتیب که حاکمیت عراق مورد توجه قرار گیرد و درعین حال ساکنان کمپ اشرف به هیچ‌وجه در معرض اعمال خشونت‌آمیز قرار نگیرند. ما به‌کارگیری خشونت علیه هیچ‌کسی در عراق از طرف حکومت را نمی‌پذیریم به‌ویژه آن‌که افرادی غیرمسلح باشند که به طریق اولی به‌کارگیری خشونت علیه آنها غیرقابل‌قبول است. اما از جامعه بین‌المللی خواسته می‌شود که با ما در پیداکردن راه‌حل بشردوستانه برای برادران در کمپ اشرف به شکلی که تضمین کرامت و حقوق آنها باشد و در عین حال بتوانند یک زندگی در آرامش و ثبات را فراهم کنندهمکاری کند».


استراون استیونسون: ما از این دیدار خوشحالیم و امیدواریم مشکل پناهندگان کمپ اشرف بدون استفاده از زور حل شود این امر به‌خاطر حفظ و حراست از چهره و نام عراق در جهان و نیز تقویت اصول حقوق‌بشر است».

خبرگزاری نینا در گزارشی از این دیدار گفت: اسامه النجیفی رئیس پارلمان عراق با هیأتی از اتحادیه اروپا موضوعات دموکراسی، حقوق‌بشر، آزادی ها، اقلیت ها و قرارگاه اشرف محل استقرار هزاران عضو سازمان اپوزیسیون مجاهدین خلق و خانواده‌هایشان را مورد بحث قرار داد. به گزارش خبرگزاری نینا دفتر اسامه النجیفی در یک بیانیه اعلام کرد: رئیس پارلمان عراق هیأتی از اتحادیه اروپا بریاست استراون استیونسون رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا را در حضور تعدادی از رؤسای کمیسیونها و نمایندگان پارلمان بحضور پذیرفت، بیانیه اضافه می‌کند طرفین تعدادی از پرونده‌های مورد توجه طرفین در زمینه‌های دموکراسی، حقوق‌بشر، آزادی ها، اقلیت ها و قرارگاه اشرف را مورد بحث قرار دادند، و هیأت پارلمان اروپا رسماً از النجیفی برای دیدار از پارلمان اروپا دعوت به‌عمل آورد.

النجیفی تأکید کرد “ احترام به حقوق‌بشر یک مسأله اساسی و پایه‌ای است، و آن‌چه که در قرارگاه اشرف به‌وقوع پیوست در دست تحقیق است تا نسبت به آن‌چه که اتفاق افتاده مطلع شویم ”و تأکید کرد موضوع قرارگاه اشرف باید با آرامش و در هماهنگی با سازمان ملل ‌متحد حل شود ”.

تلویزیون الحره گزارش مشروحی از دیدار هیأت اتحادیه اروپا و فراکسیونهای پارلمانی پخش کرد که طی آن آقای استیونسون گفت: ما دو قطعنامه‌ای که در خصوص مکانیسم تعامل با سازمان ایرانی مجاهدین خلق صادر کردیم را به دولت عراق تقدیم نمودیم که به عدم استفاده از خشونت علیه پناهندگان و عدم زمینه‌سازی برای اخراج آنها از عراق اقتضاء می‌کند ولی دولت این را در هشتم ماه آوریل نادیده گرفت و ۳۵تن از آنها را کشت و بسیاری از آنها را در حوادث اخیرمجروح ساخت. ما بار دیگر بر ضرورت عدم استفاده از خشونت علیه پناهندگان در قرارگاه اشرف تأکید می‌کنیم ”.

تلویزیون الحره:
استیونسون: ما دو قطعنامه‌ای که در خصوص مکانیسم تعامل با سازمان ایرانی مجاهدین خلق صادر کردیم را به دولت عراق تقدیم نمودیم که به عدم استفاده از خشونت علیه پناهندگان و عدم زمینه‌سازی برای اخراج آنها از عراق اقتضاء می‌کند ولی دولت این را در هشتم ماه آوریل نادیده گرفت و ۳۵تن از آنها را کشت و بسیاری از آنها را در حوادث اخیرمجروح ساخت. ما بار دیگر بر ضرورت عدم استفاده از خشونت علیه پناهندگان در قرارگاه اشرف تأکید می‌کنیم ”.

گزارشگر الحره: برخی اعضای پارلمان از فراکسیونهای مختلف خواستار تشکیل یک کمیسیون پارلمانی برای بررسی حقایق در قرارگاه اشرف و تهیه مکانیسمی که تضمین کننده تعامل با پناهندگان سازمان خلق طبق معیارهای حقوق‌بشر بین‌المللی باشد، شدند و بر ضرورت مد نظر قرار دادن جایگاه بین‌المللی عراق و میزان احترام آن به حقوق‌بشر به‌عنوان یک دولت دموکراتیک حقیقی تأکید کردند:
پارلمانتر محمد اقبال از ائتلاف وسط: امید است که تعامل با این سازمان و یا هر گروه انسانی دیگر جز از طریق قانون و دوری جستن از هدف قرار دادن و عدم استفاده از زور و خشونت در حل‌وفصل موضوع نباشد. ورود اتحادیه اروپا چه بسا تحول جدیدی در این موضوع باشد و نیاز به گفتگو دارد.

به گزارش خبرگزاری نینا هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق نیز راههای توسعه روابط بین عراق و پارلمان اروپا را با استراون استیونسون رئیس هیأت عراق در پارلمان اروپا مورد بحث قرار داد.

بیانیه وزارت‌خارجه اعلام کرد:“ زیباری در جریان دیدار با استیونسون روابط بین عراق و اتحادیه اروپا را در سایه توافق مشترک با عراق و امکان تکمیل و توسعه این روابط در زمینه‌های مختلف و تقویت روابط با پارلمان عراق را مورد بحث قرار داد. این دیدار هم‌چنین به تحولات جاری در منطقه عربی و تاثیراتش بر آینده کشورها و مردم منطقه پرداخت.

در رابطه با وضعیت قرارگاه اشرف، زیباری خلاصه‌ای از تحولات اخیر در این قرارگاه و موضع دولت عراق مبنی بر تعیین‌تکلیف این قرارگاه به شیوه مسالمت‌آمیز تا حداکثر پایان سال جاری و احترام به التزامات انسانی عراق در رابطه با ساکنان قرارگاه ارائه داد ”.

Mother rallies for protection of exiles and daughter in Camp Ashraf



Times Series - By Natalie O'Neill 27th April 2011
A MOTHER has protested almost every day for 25 years in aid of Iranian refugees in Camp Ashraf, where her daughter lives.

Despite finding it difficult to walk, 75-year-old Fatemeh Mohammad has rallied alongside hundreds of fellow Anglo-Iranians outside the Foreign and Commonwealth Office and US Embassy in Westminster calling for the protection of exiles in Camp Ashraf, Iraq.



Camp Ashraf has become an icon of hope for a free democratic Iran and is occupied by 3,400 members of the Iranian resistance, Peoples of Mojahedin Organisation of Iran (PMOI) including Fatemeh’s daughter Maryam Mohammad, 49.

The movement has been based in Iraq since the 1980s and raises awareness about human rights violations in Iran and calls for an end to what it refers to as a "two-year-long inhumane siege of Ashraf”, suppressing residents and limiting supplies including medication.

Fatemeh was born in Iran but moved to Watford Way in Hendon 25 years ago with her late husband Pedar Mohammad after members of the Iranian regime realised they were supporters of PMOI.

The couple had been visiting their two sons and Maryam who were living in England, when they received a phone call from a family friend warning them not to return to Iran.

Fatemeh said: “We were a very wealthy family with four different flats, eight shops, I had a top of the range car and we had a nice lifestyle.

“But the Iranian guards had confiscated everything we owned.

“My friend said if we went back we would be arrested and it would be the end.”

While living with her mother and father in Hendon, Maryam decided to join the liberation movement PMOI in Camp Ashraf.

Fatemeh said: “Maryam left about 20 years ago – She has always had a character to want to help people.

“She told me she wanted to bring about change for her country and said she must go.”

Fatemeh last saw Maryam seven years ago when she had visited the camp and since then she has only spoken to her daughter twice.

Fatemeh said: “She called once in 2008 and once in 2009 telling me she is so happy there and she is having the best life.

“In the last call she told me not to worry but as a mother, even though she is grown up, she is still my baby and I do worry.”

On April 8 it was reported the Iraqi army had shot unarmed civilians in Camp Ashraf, leaving 34 dead.

Director of Association of Anglo-Iranian Women in the UK, Laila Jazayeri said: “The Iraqi army attacked the camp with heavy machine guns, armoured vehicles and automatic guns and grenades, targeting the heads and chests of our loved ones deliberately to kill.

“Around 350 were injured and over 200 are in need of medical attention but the army is preventing them from receiving medical care.

“They have stopped drugs, medication and medical equipment from going into the camp.
“Something has to be done to put a stop to this.”

The Anglo-Iranian Community in Barnet continues to protest outside the US Embassy in Westminster, calling on the US government to take over the protection responsibility of the camp.

Maryam Rajavi demands immediate visit to Ashraf by UN special envoy to Iraq




NCRI - The President-elect of the National Council of Resistance of Iran, Maryam Rajavi, has called on the United Nations Secretary General Special Representative for Iraq, Mr. Ad Melkert, to visit Camp Ashraf without delay.



Mrs. Rajavi stated: As the most senior officials of the Iranian regime continue to cheer and applaud Nouri al-Maliki’s large-scale crime against humanity perpetrated against Camp Ashraf; as Maliki’s justice minister is busy setting the stage for another attack and massacre against Ashraf in consultation with the mullahs during his visit to Tehran; while the Iranian regime’s foreign minister will soon depart to Baghdad for the same purpose; and in circumstances where for the past 19 days, the Iraqi government continues to obstruct the burial of 35 residents who were murdered during the April 8 bloodbath at Ashraf, Mr. Melkert’s visit to Ashraf and his subsequent report to the UN Secretary General and Security Council is an extraordinarily essential and urgent step for the adoption of preventative measures.

Mrs. Rajavi called for the intervention of the UN Secretary General and the Security Council in issuing a resolution on protecting the defenseless and besieged residents of Ashraf and in taking other imperative steps in this regard, just as the Security Council undertook its obligation to protect innocent civilians in Libya.

Secretariat of the National Council of Resistance of Iran
April 26, 2011

Drop terror listing of Iran foes: ex-Obama aide





PARIS (Reuters) - By Paul Taylor - The United States should remove the main exiled Iranian opposition group from its blacklist of outlawed terrorist organizations, President Barack Obama's former national security adviser said Wednesday.

Gen. James Jones, who as the top national security official in the White House until last November pursued a diplomatic opening with Iran, said he knew of no evidence that the People's Mujahideen were involved in terrorism.

The issue had gained new urgency since Iraqi troops attacked a camp which is home to some 3,400 Mujahideen members and their relatives northeast of Baghdad on April 8, killing 35 people and wounding more than 200, he said.

Asked whether Washington should take the Mujahideen off the blacklist, the former NATO supreme commander said: "I haven't seen any reason not to. I haven't heard any reason not to."

He said it was "odd" that the United States and the Iranian government would agree on any group being a terrorist organization, given their many differences.

"We should be more in synch with the Europeans, who have already de-listed them," Jones said.

Jones said he had been one of the architects of Obama's policy of trying to engage Iran's Islamic rulers in a dialogue over its nuclear program and improve relations three decades after ties were broken after the 1979 Islamic revolution.

But that policy had not yielded any breakthrough because "the Iranian regime has defined itself more clearly in the last two years or so in terms of its nuclear program and its ambitions in the region."

Jones was in France to attend an event organized by the National Council of Resistance, the Mujahideen's political wing, to demand international protection for Camp Ashraf, scene of this month's deadly clash.

Asked whether the status of the Mujahideen and Camp Ashraf had ever been discussed in the National Security Council during his years in the White House, Jones said: "Nope. I didn't know about it."

He was joined on the podium by another former NATO commander, Gen. Wesley Clark, Nobel peace prizewinner Elie Wiesel and former Colombian presidential candidate Ingrid Betancourt, as well as NCR leader Maryam Rajavi.

Addressing more than 1,000 cheering supporters at a congress center in a Paris suburb, Rajavi said the attack on Camp Ashraf had been jointly planned by the Baghdad and Tehran governments.

"Today, the dictatorships in Iran and Iraq are preparing a new bloodbath," she said, appealing for United Nations and U.S. protection for the camp, and a U.N. investigation into the April 8 attack.

The Iraqi government said three people were killed when army units sent to retake land from Ashraf residents and hand it over to local farmers encountered resistance. U.N. officials who visited the camp confirmed the higher death toll.

The United States put the Mujahideen on its terrorism list in 1997, based mainly on its role in armed struggle against the Shah in the 1970s, and armed attacks on Iran from its base in Iraq under former President Saddam Hussein.

The Mujahideen supported the 1979 seizure and hostage-taking by militants at the U.S. embassy in Tehran, but split with the Islamic government in 1981 and was crushed by the security forces.

The NCR says the Mujahideen renounced armed action in 2001.

(Editing by Andrew Heavens)

International conference in Paris: Call for Iraqi forces to evacuate Camp Ashraf and protection of residents





Serious change of Iran policy and approach to Iranian Resistance required

NCRI - In an international conference in Paris on Wednesday April 27, MPs and high-ranking officials from France, the US and Europe, Nobel Laureates, human rights advocates and politicians condemned the massacre of the defenseless Ashraf residents on April 8, called for the adoption of an urgent action by the UN and US for Iraqi forces to evacuate Camp Ashraf and to ensure the protection for the camp.

Speakers in the conference included General James Jones, Obama Administration National
Security Adviser (2009-2010), Elie Wiesel, Nobel Peace Prize Laureate, General Wesley Clark, former NATO Commander, US Congressman Patrick Kennedy (1991-2011), Ingrid Betancourt, Columbian Presidential candidate, William Bourdon and Jean-Pierre Spitzer, and prominent lawyers.



This conference stressed the massacre of the unarmed members of the Iranian Resistance in Camp Ashraf on April 8 by forces under the order of Maliki had no motive other than carrying out Tehran’s demands. According to a UN spokesman, 34 Ashraf residents were murdered in this massacre and 300 others were wounded. (In the following days, the numbers increased to 35 killed and 345 wounded.)

The Iranian people’s courageous uprising - coinciding with uprisings across the region - has forced the religious dictatorship ruling Iran to exhaust all its resources to crackdown on all its dissidents, inside Iran by executions, and in Camp Ashraf through the Iraqi Army and Maliki’s government.

The conference calls on the UN, European governments and the US for a drastic policy change vis-à-vis the Iranian regime and a new approach towards the Iranian Resistance.

In this conference, the statement by 106 members of Swedish Parliament that have called for guaranteeing the protection of Ashraf residents, recognition of Iranian people’s just resistance and initiating of official dialogue with the democratic opposition of National Council of Resistance of Iran was presented.

In a speech delivered at this conference, Mrs. Maryam Rajavi, President-elect of the Iranian Resistance, called on the UN, US and EU to take the following measures:

1. Resumption of Ashraf’s protection responsibility by UN and US, evacuation of Iraqi armed forces from Ashraf, and adoption of a resolution in UN Security Council on Ashraf’s protection;

2. Appointment of a UN Security Council representative to conduct a full, impartial, transparent and independent inquiry into the grave crime of April 8;

3. Ending the siege on Ashraf, especially the inhumane medical blockade, stopping the psychological torture of Ashraf residents, and removing all loudspeakers around Ashraf;

4.Lifting the terror tag against the People’s Mojahedin Organization of Iran (PMOI) by the US State Department and official recognition of the Iranian Resistance for regime change in Iran.

Secretariat of the National Council of Resistance of Iran
April 27, 2011

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

خاطره ای از شهید والا مقام محمد حنیف نژاد


روزی «محمدآقا» با عده ای گرم صحبت بود و از مبارزه و صبح سپید فردا گفتگو می‌کردند که یکی از ُحضار پرسید:

«بابا این حکومت میخش را حسایی کوبیده، آمریکا، اروپا و همه قدرت های عالم ُپشت ِ او هستند و اصلا کار و تلاش ما چه فایده و تاثیری می‌تواند داشته باشد؟»
محمد آقا کمی سکوت کرد و سپس انگشتش را به لیوانی که در دست داشت زد.
لیوان صدای ِ کوچکی کرد، آنگاه گفت:
علم، فیزیک ِ جدید ثابت میکند که حتی همین صدا یعنی برخورد انگشت با لیوان هم تا کهکشان‌ها خواهد رفت، تاثیرش را خواهد گذاشت و ُگم نخواهد شد.
چطور عمل صالح کسانیکه از ُجور و ستم به ستوه آمده اند و برای آزادی خلق و میهن شان بپا خاسته اند و از همه چیز دست شسته و مبارزه می‌کنند، بی تاثیر است؟
این صدا ُگم نخواهد شد.

دکتر شریعتی و کفش‌های احمدی‌نژاد


" ترجيح مي دهم با کفش هايم در خيابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اينکه در مسجد بنشينم و به کفش هايم فکر کنم."

جمعه خونین اشرف


پنجشنبه,18 فروردین ـ مطالعه کتاب «زندگینامه ایران زمین» موقعی به پایان رسید که بحرانی در حال وقوع بود. می خواستم مطابق معمولِ هر هفته فیلم سینمایی را از «سیمای آزادی» تماشا کنم که چشمم به زیرنویس تلویزیون افتاد که به عنوان خبری فوری اعلام می کرد نیروهای تحت فرمان نوری مالکی, نخست وزیر دست نشانده ایران و آمریکا، کمپ اشرف را محاصره کرده و قصد تهاجم و حمله به ساکنین آن را دارند.
طبق معمول دفعات قبل, این نیروها به قمه و چماق و چوب مجهّز هستند. به علاوه, این بار با تجهیزات مدرن نظامی, مثل تانک و توپ و زرهپوش و تیربار و مسلسل های خودکار و اسلحه کمری نیز خود را تا دندان مسلّح ساخته اند.
در همان نگاه اول به خوبی می توان فهمید که حمل اسلحه سرد برای ضَرب و جَرح و ناقص کردن اعضای بدن اشرفیان است, امّا با این حال می شود بعداٌ جنایت و آثار آن را حاشا کرد. شلیک گلوله, امّا مشخصاٌ اثبات می کند که نیروهای مسلّح عراقی و سپاه قدس, جنگ را علیه کسانی شروع کرده و به کسانی شلیک کرده و قصد کشتار و نابودی شان داشته اند, که دستشان خالی و فاقد ابزار جنگی است. اگر چوب و چماق و قمه و تبر و ضربات حاصل از آن, که منجر به کشته شدن اشرفیان می شد, قابل توجیه بود، امّا, توپ و «بی. ام. پی. وان» را چگونه می توان توجیه کرد؟
آری, این بار, شرایط و فضای اشرف طوری است که لابد چوب و چماق نمی تواند کارآیی دفعات قبل را داشته باشد. نوری مالکی اگرچه در نیرنگ و فریبکاری و دجّالگری از اربابان مرتجعش چیزی کم ندارد و از بابت چاکری و غلامی مراتب حلقه به گوشی را به نهایت رسانده، امّا در حماقت و سفاهت از رئیس جمهور عقب مانده ارتجاع کم و کسری ندارد. لذا ترفند مرتبه پیش (۶و۷مرداد۱۳۸۸), کارآیی خود را از دست داده و عمله ظلم و شقاوت تیربارها و مسلسل های آماده به شلیک را به کار گرفته اند.
پاسدار مالکی ، غلام خانه زاد خامنه ای, در عین دجّالیت های خاص هنوز نفهمیده که حمایتها و پاداشها و تر و خشک کردنهای حکومت فاسد خامنه ای تا زمانی از درجه اعتبار برخوردار است که کار حذف و متلاشی کردن و از بین بردن اشرف و اشرفیان جان بر کف در دستور کار و مرحله اقدام است. گویی ایشان نفهمیده که به فرض محال وقتی کار فیصله پیدا کند و اشرفی ها هم به وظیفه و تعهّد خودشان عمل کنند و باز به فرض بعید از جا کنده شوند، در آن صورت تکلیف مالکی چه خواهد شد؟ آیا گندم ری را خواهد خورد؟ آیا مافیای حاکم بر این سیاست، از هر قماش ـ چه آخوند ایرانی و چه غربی مصالحه گرش ـ خواهد گذاشت که در پست و قدرت باقی بماند؟ و سهل تر این که، آیا زنده خواهد ماند؟ اگر چنین باشد پس آمرین و برنامه ریزهای پشت پرده بیش از حد احمق خواهند بود، چون تا کنون سابقه نداشته که هیچ گانگستر سیاسی مدارک و اسناد جنایت را از بین نبرده باشد, علی الخصوص که مدارک, زبان برای بیان وقایع داشته باشند.
امّا, این دسیسه بزرگ از همان ابتدا دورنمای پایانی خودش را به وضوح نشان داده. نوری مالکی که آغاز چرب و نرم دسیسه ها را دیده نخواسته که پایان شوم آن را نیز ببیند. او پشتش را به مِخَدّه نرم خامنه ای گرم کرده, امّا نمی داند که عناصر حکومت خامنه ای به جای تکیه زدن به سرنیزه، به روی آن نشسته اند؛ نمی داند که حکومت ملاهای فاسد در محاصره کردار پلید خودش افتاده و اَعمال نامشروع و وحشیانه اش همه نوکران ظلم را در لب پرتگاه انهدام و نیستی نشانده است. حکومت خامنه ای به یک تَلَنگُر بند است و مالکی که پشتش را به حمایت چنین حاکمیتی گرم کرده, سرنوشت و عاقبتی غیر از آنها ندارد.
جمعه, نوزده فروردین ـ جمعه خونین؛ نوزدهم فروردین. این دو عبارت کوتاه در ذهن و فکر من دو رویداد اسفبار و دو تراژدی ثبت شده در تاریخ معاصر ایران را تداعی می کند. جمعه خونین هفدهم شهریور سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت در میدان ژاله و نوزدهم بهمن هزار و سیصد و شصت: عاشورای مجاهدین.
اینک هر دو در یک قالب و در یک شکل ظاهر شدند. هفدهم شهریور مردم تهران تنها مشتهای گره کرده داشتند و سربازان تحت امر شاه, با سلاحهای آمریکایی به مقابله آنها رفتند و نوزدهم فروردین سربازان عراقی تحت امر مالکی و مزدوران قدس با اسلحه های آمریکایی به جان اشرفیان افتادند, که تنها مشتهای گره کرده داشتند، این بار در میدان لاله.
نوزدهم بهمن شصت امّا, گراز های وحشی پاسدار تحت امر خمینی ملعون با همان سلاحها و بلکه پیشرفته تر, «اشرف» و یارانش را به محاصره درآوردند و همه را, با وحشیانه ترین وضع, شهید کردند. نوزدهم فروردین ۱۳۹۰, گرازهای وحشی مالکی و مزدوران نیروی تروریستی قدس، «اشرفی ها» را محاصره کردند و با قساوت و بیرحمی آتش تیربارها را به روی آنها گشودند و بسیاری را شهید و بسیاری دیگر را زخمی کردند.
نوع تصمیم و یکسانی عمل, که در هر دو مورد و هر دو تاریخ, به چشم می خورد, هر صاحب خِرَدی را به تعمّق وامی دارد که مقصود از چنین اعمال پلیدی تنها به یک منظور است: فشار بیش از حد به مردم ایران و از بین بردن جوانان برومند ایرانی, چه در اشرف و چه در نقاط مختلف ایران, به منظور گسترش اختناق و جلوگیری از رشد یک جامعه سزاوار آزادی و آبادی.
در جمعه خونین اشرف، سگهای هار دست آموز مالکی با پول و مواجب خامنه ایِ بی وجدان و ضد انسان و با اسلحه پیشکشی آمریکاییان به جان اشرفیان افتادند و تمام روز را به ضرب و شَتم و شلیک گلوله پرداختند و تا ساعت دو بعد از ظهر ـ که دوربینها منعکس می کرد و خبر ها منتشر می شد ـ ۳۲ کشته و سیصد مجروح به جای نهادند. این در حالی است که چوب و چماق و شلیک گلوله در حادثه اسفبار جمعه خونین از نگاه دوربین پنهان نمانده، همه دیدند که این تهاجم یکطرفه صرفاً به منظور کشتن و از بین بردن اشرفیان بوده؛ همه فهمیدند که شلیک گلوله و پرتاب نارنجک و شلیک های سنگین توپ با تاٌیید پنهانی آمریکا و با زور پول و اعزام مزدوران خونریز قدس از سوی خامنه ای و فرمان مالکی به گرازهای وحشی عراقی بوده, پس چگونه است که با این وجود، یعنی افشاگری در روز روشن, به چنین اقدامی دست می زنند. برای همه و یا برای ما سن و سال داران این مملکت روشن است. ساخت و ساز و کنار آمدن های شنیع سیاسی. همین و همین
شنبه, بیست فروردین ـ ساده اندیشی و خام خیالی بود اگر می پنداشتیم که مهاجمان و دژحیمان به حملات روز قبل اکتفا کنند و دست از شرارت و آدمکشی بردارند. معلوم بود که اگر دست برمی داشتند و شهر اشرف را ترک می کردند مغایر با دستورات ولی فقیه ارتجاع عمل کرده بودند و طبعاً نوکر دست نشانده مورد مؤاخذه قرار می گرفت. آنها به یقین دستوری برای اندک ضربه زدن و اندک تخریب کردن نداشتند. آمده بودند که کار را یکسره کنند، که شرف و آزادگی را از بیخ و بن برکنند. این, البته, نه یک دستور مقطعی بلکه یک فرمان قدیمی و مستمر از جانب رهبران قشری «اسلام عزیز» بود که سالیانی پیش که هنوز نقش امام ماه نشین در میان مردم به این درجه از ابتذال کشیده نشده بود, صادرگردیده بود. همان که خمینی گفته بود «منافقین از کفّار بدترند» و پس از او جانشینان بدتر از او بنیاد این ظلم را افزایش دادند که «منافقین باید از صحنه گیتی محو شوند». به همین سبب و متعاقب همین دستور العمل شنبه نیز ابزار های کشتار همچنان آماده و نامردان مزدور منتظر فرمان جدید و آدمکشان قدس تشنه خون چشم به دهان فرمانده دوخته بودند که چه وقت فرمان شروع قتل عام مجدّد صادر شود.
از نخستین ساعات بامداد تعدادی از زخمی شدگان به کاروان شهیدان روز قبل پیوستند و حاصل جمع افعال شرم آور جنایتکاران این تهاجم نابرابر افزوده شد.
معمولاً چنین پیگیری خشن و ضد انسانی از جانب آن که وجه غالب میدان زد و خورد است, حکایت از نوعی صحنه سازی برای اثبات حقِ ناداشته می کند. امّا قبل از وقوع هر حادثه یا بروز هر گونه درگیری همه دست اند کاران حقوق و قضاوت اصل را بر حل اختلاف از طریق راههای مسالمت آمیز قضایی قرار می دهند و از طریق داوری و ارائه اسناد و مدارک و بنا به قوانین متداول جهانی, آن هم در محاکم صدیق بین المللی, طرفین دعوا را, اولاً, به خویشتنداری و ثانیاً, به رعایت راٌی صادره دعوت می کنند. امّا اگر بدون توجه به چنین مشی متداول انسانی برای استیضاح حقوق فرضی و ثابت نشده، یک طرف، طرف دوم را مورد تهاجم قرار دهد و با اعمال خشونت و قهر چنگیزی بخواهد خود را حق مسلّم معرفی کند, بدون هیچگونه تردیدی نا حق است. نمونه های بارز و تاریخی آن رفتاری بود که یزید با حسین، ناصر الدین شاه با امیر کبیر، شاه و آمریکا با مصدق و خمینی و دست پروردگانش با دگر اندیشان کردند.
امّا در اشرف
در این شهر شرف و پاکبازی قضیه رسیدگی و داوری و تلاش برای تشکیل محاکم ذیصلاح و سپردن کارِ حل اختلاف به دست افراد ذیصلاح, از همان آغاز بعید می نمود. زیرا طرفی که صورت حق به جانب اختیار کرده بود به دلیل تلاش برای پیشبرد مقاصد شوم توطئه گران و عناصر ارتجاعی حاکم بر ایران تماماً به دور از حقانیت بود.
آری در شهر اشرف قضیه ناحق چیزی فراتر از مسائل حقوقی و قضایی است. در این شهر طرف حق یکی است. امّا طرفهای باطل مجموعه یی است از کشور ها، سربازها، ابزارهای جنگی فراوان، بهانه ها، توطئه ها ، برچسب ها و اتّهامات.
طرف حق در این نقطه از زمین تنهاست. با جمعیتی بسیار کم، بضاعتی در سطح هیچ و توان نطامی صفر و کوله باری بزرگ از مشکلات، فشارهای سیاسی و اقتصادی. بهانه جویی ها و آزار و اذیت های شبانه روزی و محرومیت از آب، مواد غذایی، لوازم و امکانات پزشکی و دارویی در زمینی به اندازه یک وجب از خاک خدا, آن هم در کویر بی آب و علف.
جماعت ناحق، یکی, سرزمین و بیابان خشک و بی آب و علف را بهانه می کند، آن یکی, لیست تروریستی و برچسبهای ناروای حاصل از زد و بند سیاسی - اقتصادی را و نفاق و خیانت به وطن و کشتار واهی و ساخته و پرداخته دست پلید خودشان را و همه شان دستهای باز و پری دارند برای اشاعه چنین پهنه های ناروایی به اقصی نقاط دنیا، چه با رسانه های جمعی و چه با عوامل دست آموز و مواجب بگیرشان.
و این هر سه در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ همرآی، همگام و هم آواز, با همه امکانات موجود, بر اهالی این یک وجب خاک خوب خدا تاختند و بریدند و دریدند و شکستند و ببستند ، یَلان را سر و سینه و پا و دست. شرمتان باد ای خداوندان قدرت، شرمتان.
اگر باور کرده باشیم که این دعوا فقط بین مالکی و مجاهدین و بر سر خاک و سرزمین است چه نتیجه گیری اشتباهی کرده ایم. زیرا مالکی به طور ماهوی یک عراقی نیست، خودِ خودِ رژیم و خودِ خود ملایی است که از لای قبای خامنه ای بیرون آمده و لباس آدمها را پوشیده و ادّعای عراقی بودن می کند. و اگر باور کرده باشیم که سربازان عراقی درین درگیری بوده اند باز هم نتیجه گیری اشتباه است. یک عراقی اصیل, مهمان نواز است و به کسانی که در کشورشان, مطابق قواعد بین المللی, پناهنده هستند چنین ناجوانمردانه رفتار نمی کند، مهاجمان مزدورانی هستند از سپاه قدس و عده یی خود فروخته از درون کشور میزبان, که ماهیت ملی خود را از یاد برده و فقط به پول و دستمزد می اندیشند, که مشابه آنها را در پدیده شومی به نام «بسیج» در کشور خودمان فراوان داریم. به علاوه, کسانی که عراقی بودند و از دیر باز یا در زمره اسیران جنگ در ایران به سر می برده و تحت تعلیمات اطلاعات و سپاه قرار داشتند یا مزدوران دیگری از تبار مالکی جنایتکار و یا دبّاغ و چلبی و امثالهم. اینک با ذکر یک مثال به صحنه کمّی بیشتر دقیق می شویم. اگر یک واحد افتصادی دو بارِ پیاپی مورد تهاجم و دستبرد واقع شود، کارشناسان این وقایع برای یافتن سارق یا سارقین هم نوع سرقت و تکنیکهای به کار گرفته شده را گمانه زنی می کنند و هم مراجعه کنندگان روزهای سرقت را و طبیعتاً آن مراجعه کننده یی که در هر دو بار در حافظه دوربین دیده می شود بیشتر از سایرین در معرض سوء ظنّ قرار می گیرد.
رابرت گیتس, وزیر دفاع آمریکا, در ژوئن ۲۰۰۹ برای دیدار و مذاکره به عراق رفت. نشست و برخاستی کوتاه, به دور از چشم دوربینها با مالکی داشت و بلافاصله پس از رفتنش نیروهای عراقی با انواع و اقسام سلاحهای گرم و سرد به اشرف و اشرفیان حمله کردند. حاصل فاجعه را همه می دانند. و بار دوم در آوریل ۲۰۱۱ جناب وزیر دفاع دیدار محرمانه یی با دست اندرکاران مربوطه در عراق دارد. امّا قبل از این که فاجعه رخ بدهد, نیّت سوء سربازان عراقی و سایر مزدوران، درست از پس سیزده فروردین ـ سیزده به در- آشکار شده و به همین مناسبت به جناب وزیر پیام داده اند که از این فاجعه انسانی جلوگیری کند. گویا ایشان مشغله فراوان داشتند و یادشان رفت که چنین کنند. امّا یادشان ماند که تاکتیک کهنه بی طرف نگهداشتن سربازان آمریکایی را, مانند مرتبه گذشته, به مورد اجرا گذارند که در سر راه گرازهای وحشی مهاجم, مزاحم آنها نباشند.
تهاجم وحشیانه با انواع سلاحهای سنگین و کشنده به اشرف, در ساعت پنج بامداد روز جمعه, که همه مردم خاورمیانه – حتی سحرخیزان – در خواب روز تعطیل هستند, آغاز می شود, که مقارن است با ساعات خواب ناز اروپائیان در ساعت دو و نیم بامداد. آمریکائیان هم که هیج فرقی نمی کند که در خوابند یا که بیداری, چرا که کسی که خودش را به خواب زده هرگز بیدار نمی شود.

یورش نیروهای امنیتی به عزاداران در سوریه


عزاداری و مراسم تشییع اجساد جان باختگان تظاهرات روز جمعه، در تعدادی از شهرهای سوریه با یورش نیروهای امنیتی مواجه شد و بسیاری از شهروندان مجروح شدند.

به گزارش رویترز و به نقل از شاهدان عینی، بامداد روز شنبه در حومه دمشق و نیز در شهرک عذرا واقع در جنوب این کشور، دستکم 15 تن بر اثر شلیک گلوله مجروح شدند.

مخالفان حکوت بشار اسد از کشته شدن 112 تن در تظاهرات روز جمعه خبر می دهند.

همچنین یک گروه از مخالفان که ترتیب دهنده تظاهرات روز گذشته محسوب می شوند، فهرستی از اسامی 88 تن از شهروندانی که به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان باخته اند را در اختیار خبرگزاری رویترز گذاشته اند.

پیش تر مدافعان حقوق بشر از جان باختن دستکم 70 تن در تظاهرات روز جمعه خبر داده بودند.

تظاهرات موسوم به “جمعه بزرگ” پس از برپایی نمازجمعه در شهرهای دمشق، درعا، حمص، لاذقیه و حما برگزار شد.

باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا نیز در واکنش به سرکوب معترضان سوری در روزجمعه با صدور بیانیه ای خواستار پایان یافتن خشونت ورزی علیه شهروندان این کشور شد.

آقای اوباما همچنین دولت جمهوری اسلامی ایران را به یاری رسانی در سرکوب معترضان سوری متهم کرده است.

تداوم اعتراض علیه حکومت بشار اسد از سوی شهروندان سوریه، در حالی است که پس از پنجاه سال، قانون وضعیت فوق العاده در این کشور لغو اعلام شده است.

دولت سوریه اعتراض های اخیر را توطئه خارجی می خواند. طی ماه گذشته نیز تلویزیون دولتی این کشور به پخش اعتراف برخی از بازداشت شدگان پرداخت. رسانه های سوریه معترضان را اغتشاشگر می نامند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

ما از گروه انقلابی کومله در مقابل هرگونه حمله ای از طرف خامنه ای و مالکی جنایتکار حمایت میکنیم



نوددرصدمردم مهاباد گفته اند كه پول قبض هاي خود را نمي پردازند


مردم مهاباد سر قبضهاي گاز وارقام بالاي آن اعتراض دارند , صداي همه در آمده است , بيش از 90 درصد مردم گفته اند كه پول قبض هارانميپردازند . چند روز پيش خانمي كه همسرش را ازدست داده بود وتكي زندگي ميكرد به اداره گاز آمده بود وميگفت : به خدا قسم كه من فقط يك نفرم , اين قبض كه آمده درست نيست , به او جواب سربالا دادند و آخرش هم گفتند برو با يارانه ارديبهشت بپرداز.”
الان مردم همه ناراضي اند . حذف يارانه ها مردم رابسيار فقيرتر از قبل كرده است .

اخراج كارگران بخاطر پيگيري حق عيدي خود


50 نفر از كارگران خوررو سازي پرجلا درتهران بدليل اينكه درخواست عيدي خود را داشتند از كار اخراج شدند . يكي از كارگران اين شركت گفت : ” علت اخراج اين كارگران اعتراض و تجمع كارگران بود كه البته اين اعتراض و تجمع بمنظور پيگيري حقوقهاي معوقه و دريافت عيدي بود , اين كارگر درادامه افزود :” پيمانكار عليرغم اينكه سر ماه حقوق كارگران را از دولت دريافت ميكند اما آنرا به كارگران پرداخت نميكند ”.